مارس سال 479 پیش از میلاد، دولت آتن پیشنهاد امپراتوری ایران برای مشارکت در سرکوبی اقوام ساکن اطراف دانوب (و به قول یونانیها: وحشیان) را که بیم دستاندازی آنان به «کشور ـ شهرهای» یونان و نیز قلمرو ایران در ایونی و تراس (تراکیا ـ جنوب شرقی بالکان) میرفت،
به گمان اینکه یک نیرنگ امپریالیستی است را رد کرد. این امر سبب شد که دولت ایران متوجه اسپارت رقیب آتن شود و اسپارت بعدا با کمکهایی که از ایران دریافت کرده بود در جنگهای «پلوپونز» که شرح آنها را «توسیدیدس» نوشته است آتن را شکست داد و برتری آتن بر یونانی زبانها (دنیای هلنیک) پایان یافت.
کشتار تیفوس در تهران اشغالشده
یازدهم اسفند1321 رسما اعلام شد که بهعلت دشواریهای ناشی از اشغال نظامی ایران، کمبود خواربار و در نتیجه سوءتغذیه (به سبب انتقال مواد غذایی به شوروی) و نیز استقرار نظامیان خارجی که از جبهههای دوردست و آلوده به بیماریها منتقل شده بودند؛ در تهران بیماری تیفوس شیوع یافته است.
این بیماری از قبل مشاهده شده، ولی تا این زمان به حالت همه گیر درنیامده بود. هر روز در تهران دهها تن از تیفوس جان میسپردند. ماموران بهداشت با یافتن نشانی تیفوسیها همسایگان را از رفتوآمد به منازل آنان و دیدارشان منع میکردند. کمبود دارو هم مزید بر علت شده بود و باعث افزایش تلفات میشد.
این بیماری ناشی از فقر که ناقل عمده آن «شپش» است تلفات سنگینی وارد ساخت. این تلفات سنگین استدلال آنان را که میگفتند اگر ارتش را مرخص نکرده و سربازان وطن، دست به دفاع زده بودند شماری کشته میشدند بیاعتبار کرد، زیرا که تلفات جنگ به پای مرگ از تیفوس و بیماریهای دیگر ناشی از اشغال نظامی نمیرسید. تازه، جنگ دفاعی وظیفه مقدس یک ملت است حتی اگر شکست در چنین جنگی از قبل قابل پیشبینی باشد.
مسیلخوارهای تهران
روزنامههای تهران 11اسفند سال1347 اسامی پارهای از کسانی که مسیلهای اطراف این شهر را به ثبت داده و بالا کشیده بودند منتشر ساخته بودند. این نامها را شورای شهر تهران به روزنامهها داده بود تا مردم آگاه شوند و از آنان «زمین» نخرند.
ماجرای مسیلخواری و همچنین زمین خواری در تهران قصهای است طولانی که ضعف اداری دولتهای وقت و ضعف اخلاقیات، خودخواهی و آزمندی شماری کم از شهروندان را منعکس میکند.
اوایل پیروزی انقلاب، شورای انقلاب، داشتن بیش از یک خانه و یک آپارتمان را ممنوع کرده بود و کسی میتوانست دارای زمین ساختمانی باشد که کمتر از یک خانه و یک آپارتمان داشته باشد و این قانون و نیز تأسیس سازمانهای اراضی شهری داشت مسئله زمین را حل میکرد که کانلمیکن شد.
ایجاد نیروی نظامی انگلیسی «اس. پی. آر.» در کرمان
ژنرال «پرسی سایکس» که با چند واحد انگلیسی- هندی وارد منطقه تحت نفوذ انگلستان در ایران شده بود یازدهم اسفند1294 (دوم مارس 1916) در شهر کرمان به تأسیس یک نیروی نظامی جداگانه به نام «ساوت پلیس رایفلز- اختصارا: اس.پی.آر.» تحت فرماندهی افسران انگلیسی اقدام کرد.
با تأسیس این نیرو، دولت لندن عملا در ایران دولتی در داخل دولت تشکیل داده بود و کنسولهای انگلیسی در منطقه زیرنفوذ انگلستان حکمران واقعی بودند. ژنرال پرسی سایکس بدون اینکه بر زبان فارسی کاملا مسلط باشد و بتواند متون تاریخی به این زبان را بخواند، به دلایلی برای ایران و افغانستان «تاریخ» نوشته است که قبلا (در دوران نظام سابق) توصیه میشد در دانشگاهها بهعنوان یک ماخذ به آن استناد شود!. پرسی سایکس به خاطر خدماتش به استعمار انگلستان لقب اشرافی «سر» دریافت کرد و «سر پرسی سایکس» شد.